به گزارش شهرآرانیوز احمد نوجوان دوان دوان از مدرسه به سمت خانه حرکت کرد. وقتی به منزل رسید پدرش شیخ محمدکاظم، در خانه مشغول مطالعه بود. شب وقتی داشت درسهایی را که آن روز معلم به او آموخته بود مرور میکرد، شعری از مثنوی مولوی را با خودش زمزمه کرد. شیخ محمدکاظم صدای فرزندش را شنید و متوجه شد که چند دقیقه است شعری را با خودش زمزمه میکند.
شیخ گفت: «احمد! بیا باباجان» احمد نزد پدر آمد. شیخ دوباره گفت: «میدانی این شعری که میخوانی از کیست؟ معنی شعر را متوجه میشوی؟» او در پاسخ گفت: «معلم امروز این شعر را برایمان خواند و من نیز حفظش کردم.» پدر گفت: «این شعر از مولوی است. بیا تا معنایش را برایت بگویم.»
احمد این خوشبختی را داشت که پدرش از فقها و علمای بزرگ مشهد باشد تا هرچه میخواهد از پدر بپرسد. همه اهالی مشهد شیخ محمدکاظم دامغانی را میشناختند. او یکی از فقهای شناخته شده این شهر بود و شاگردان زیادی را در حوزه علمیه مشهد پرورش داده بود.
شیخ محمدکاظم اصالتا اهل دامغان بود و به همین دلیل به «دامغانی» شهرت داشت. وقتی نوجوان بود در دامغان تحصیل را شروع کرد و تا سن دوازده سالگی، قرآن و مقداری از صرف و نحو مقدماتی را در مدرسه مطلب خان دامغان فراگرفت. او به همراه کاروانی با پای پیاده به مشهد مقدس آمد تا در جوار مرقد ملکوتی حضرت علی بن موسی الرضا (ع) به ادامه تحصیلات خود بپردازد.
او در مدرسه دودر ساکن شد و ادبیات عرب، منطق و حکمت قدیم را نزد میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری و فاضل بسطامی آموخت. او در مشهد نزد فقهای بزرگی، چون آیت ا... آقازاده سطوح عالی حوزه را ادامه داد. وقتی میرزا مهدی اصفهانی در سال ۱۳۰۰ به مشهد آمد شیخ محمدکاظم یکی از نزدیکان میرزا شد و سالها در کنار میرزا حضور داشت و از محضر پرفیض او بهره برد.
اما روحیه پرجوش و خروش شیخ محمدکاظم، او را واداشت تا به نجف برود. در آن زمان سید ابوالحسن اصفهانی، میرزای نایینی و برخی دیگر شاگردان زیادی در نجف داشتند. پس از اینکه به نجف رسید او نیز در زمره شاگردان آنها قرار گرفت و پس از گذشت مدتی اجازه اجتهاد از هر یک از آنها گرفت و به مشهد بازگشت.
بعد از رحلت آیت ا... العظمی میلانی استادان و بزرگان حوزه علمیه مشهد به آیت ا... حاج شیخ کاظم مهدوی دامغانی پیشنهاد مرجعیت دادند و درخواست رساله عملیه کردند. این پیشنهاد از سوی بزرگانی مانند حضرات آیات آقایان حاج میرزا علی فلسفی. حاج میرزا جواد آقا تهرانی. حاج میرزا حسنعلی مروارید و حاج سید کاظم اخوان مرعشی مطرح شد، ولی او نپذیرفت.
شیخ علی مهدوی دامغانی، نوه شیخ، ضمن بیان این داستان گفت: من در این مجلس حضور داشتم که این استادان چنین پیشنهادی دادند و آیت ا... شیخ کاظم دامغانی در حالی که گریه میکرد این پیشنهاد را رد کرد. مرحوم آیت ا... دامغانی در کنار تحصیل و تحقیق، به تدریس در حوزه علمیه نیز پرداخت و شاگردان بسیاری تربیت کرد. وی علاوه بر تدریس سطوح عالیه و درس خارج فقه و اصول، به برپایی جلسات تفسیر و اخلاق نیز اهتمام ورزید و به همین خاطر، شبهای پنجشنبه جلساتی را برای گروهی از طلاب برگزار میکرد.
سجایای اخلاقی، صراحت لهجه، اجتناب از هرگونه تظاهر و ارادت به خاندان اهل بیت (ع) از ویژگیهای بارز روحی مرحوم آیت ا... دامغانی بود.
در دامن این فقیه بزرگ فرزندانی رشد کردند که هرکدام از آنها چراغ علم و فضیلت را در مشهد روشن نگاه داشتند. فرزند بزرگ او شیخ محمدرضا دامغانی پس از فوت پدر به عنوان یکی از استادان برجسته حوزه خراسان شناخته میشد. دکتر احمد مهدوی دامغانی نیز سالها در دانشگاه تهران کرسی تدریس ادبیات فارسی و عربی داشت و پس از حضور در آمریکا سالها در دانشگاههای برتر جهان تدریس میکرد. دکتر محمود مهدوی دامغانی استاد بازنشسته دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی نیز یکی دیگر از فرزندان شیخ محمدکاظم است که آثار درخشان او در جوامع علمی کشور مورد استفاده پژوهشگران است.
طبق گفته مرحوم دکتر احمد مهدوی دامغانی پس از اینکه مرحوم پدرش خبر فاجعه انفجار هفتم تیر را شنید و متوجه شهادت بسیاری از شخصیتهای برجسته کشور از جمله شهید بهشتی شد، سکته قلبی بر او عارض شد و پس از چند روز در تیر سال ۱۳۶۰ بدرود حیات گفت.
رهبر معظم انقلاب فرمودند: «آقای حاج شیخ کاظم دامغانی در میان عناصر حوزه به فضل اشتهار داشتند.» همچنین ایشان در سخنان خود در جمع مردم دامغان، ضمن تجلیل از ایشان بیان کردند: «در مشهد هم مرحوم آیت ا... دامغانی از مدرسان معروف مشهد و شخصیت برجستهای در زمان جوانی ما بود.»